پست‌های پرطرفدار


۱۳۹۲ آبان ۱۷, جمعه

قسمت چهارم- صدور بينادگرايي و گسترش زن ستيزي



بنيادگرايي كه به اقتضاي سرشت خود در داخل مرزها محدود نمي ماند، در پيشروي خود به كشورهاي ديگر نيز زن ستيزي را گسترش ميدهد. آخوندها از جنونضد زن، برايصدور ارتجاع و تروريسم به ساير كشورها استفاده ميكنند 
.
آنها به نيروهاي سرخورده و ناآگاه ساير كشورها چنين القا ميكنند كه بي بندوباري جنسي، هدف نهايي دموكراسي هاست و همة بدبختيها ناشي از اين است كه پاي موجود شوم و فتنه گري به نام زن به صحنة جامعه باز شده است. در چنين جوي، با نشان دادن عكس زنان بي حجاب به مشتي متعصب، درآنها كينه ايجاد ميكنند و زمينة ترور زنان كارمند و خبرنگار را فراهم ميسازند 
.
صدور بنيادگرايي و گسترش زن ستيزي را از سه جهتميتوان مورد توجه قرار داد:
اول اين كه صدور وگسترش بنيادگراي ياسلامي مبتني بر حاكميتبنيادگرايي در ايران است و رژيم ايران از روز نخست هيچوقت پنهان نكرده كه استقرار حكومت جهاني اسلام يك هدف استراتژيك براي اين رژيم است. خاتمي، رئيس جمهور سابق رژيم، گفته است: در استراتژي حفظ انقلاب اسلامي ما بايد به بَسط نگاه كنيم و نه بهحفظ.

دوم اين كه بنيادگرايي اسلامي با دنياي معاصر سازگاري ندارد، لذا در هر شرايطي بقاي خودش را در تهاجم و گسترش به ساير كشورها جستجو ميكند. به همين خاطر بود كه خميني ٨سال بر ادامة جنگ با عراق اصرار كرد و ميگفت »جنگ ماية حيات « و »صلح دفن اسلام « است 
.
اما سومين جنبه يي كه بايد در امر صدور بنيادگرايي مدنظر داشت زمينه ها و بسترهاي مناسب رشد آن در دهه هاي اخير است. دو عامل بسيار مهم در اين زمينه، يكي فروريختن اتحاد شوروي سابق استو ديگري پايان ناسيوناليسم عرب بر اثر بحران و جنگ كويت 
.
اگر به خاطر داشته باشيد همين كه اولين علائم تزلزل در اتحاد شوروي ظاهرشد خميني در نامه يي كه در سال ١٩٨٨ به گورباچف، رهبر اتحاد شوروي، فرستاد او را دعوت به اسلام كرد! هر چند اين اقدام از نظر ديپلوماتيك، سبكسرانه به نظر ميرسيد اما بيانگر رويكرد آخوندها براي پيشبرد نيات بنيادگرايانه بود 
.
در اولين سالهاي دهه ٩٠ ، مقاومت ايران تأكيد ميكرد كه »بنيادگرايي اسلامي تهديد جديد جهاني « است متأسفانه عده كمي در آن زمان اين بحث را جدي گرفتند اما گذشت زمان و فجايع تلخي مثل ١١ سپتامبر ٢٠٠١ وضعيت در افغانستان و عراق و وضعيت مسلمانان در كشورهاي غربي صحت ارزيابي مقاومت ايران را تأييد كرد 
.
امروز در كشورهاي مختلف جهان تهديد از ناحية بنيادگرايان عليه حقوق و آزاديهاي زنان به طور كيفي افزايش پيدا كرده است. در برخي كشورها حتي از قوانين زن ستيزانة رژيم آخوندي الگوبرداري كرد ه اند. مجازات سنگسار بعد از آنكه رژيم آخوندي آنرا در ايران اجرا كرد در برخي كشورها ظاهر گرديد. حجاب اجباري و سلب حق انتخاب پوشش نيز از ايران به بسياري از جوامع مسلمان صادر شد.
در كشورهاي غربي بنيادگرايان ميخواهند رويارويي كاذبي بين فرهنگ اسلامي و غربي ايجاد كنند.  

موضوع زنان جديترين سوژه اين چالش فرهنگي است 
.
گزارشهايي كه از وضعيت بخشهايي از زنان مسلمان در اين كشورها ميرسد، تكان دهنده است 
.
دهسال قبل نميشد تصور كرد كه زناني حتي به قيمت از دست دادن جان خودشان حاضر نشوند به وسيله پزشكان مرد معالجه بشوند
ولي امروز با اين پديده مواجه هستيم  . در حاليكه در فقه اصيل اسلامي، كه اصل ساده و راهگشاي آن كلمه قرآني »يسر « به معني سهولت و ساده گرفتن است، طبق آيه صريح قرآن به هنگام بيماري تكليف روزه گرفتن هم از فرد بيمار ساقط ميشود. بر همين منوال، پذيرش خطر جاني به خاطر اي نكه طبيب مرد است يا زن پسنديده و مجاز نيست. يعني به هنگام بيماري و خطر جاني، مراجعه به طبيب چه زن و چه مرد، مجاز و بلامانع استمگر اينكه كسي قصد و غرض ديگري داشته باشد 
.
اما اين يك واقعيت است كه اكنون مي بينيم زنان مسلمان در كشورهاي غربي به خاطر نداشتن يك آلترناتيو قابل قبول ديگر در دافعه شرايط و وضعيت موجود، به آن سوي طيف ميگريزند. يعني در دافعه بيبندوباري و لجا م گسيختگي جنسي، به تحجر و قشري گري پناه ميبرند. تن دادن به انديشه ها و عملكردهاي بنيادگرايان به طور اجتماعي، قبل از هرچيز حسرت اجتماعي و تاريخي نسبت به فقدان رويكرد رهايي طلب انساني را بازتاب ميكند 
.
بنيادگرايي چه در ايران و چه در اروپا يك هدف مشخص دارد: خانه نشين كردن زنان و حذف آنها از صحنه اجتماع. در كشورهاي اسلام ي و عربي به خصوص كشورهاي همسايه ايران حقوق و آزاديهاي زنان به ميزاني كه رژيم آخوندي موفق شود به اين كشورها ارتجاع صادر كند در تهديد است و ما در حال حاضر شاهد خيلي از اين آثار هستيم 
.
در ميان كشورهاي مختلف عراق به علت ويژگيهاي منحصر به فرد ژئوپلتيك خود ازجمله اكثريت شيعه مزار شش تن از امامان شيعه و يك مرز ١٢٠٠ كيلومتري با ايران همواره هدف مقدم آخوندها براي صدور بنيادگرايي بوده و به قول آخوندها به يك ميوه رسيده براي چيدن تبديل شده است.   بارها گفته ايم اگرچه مقاومت ايران خود افشاكنندة سلاحهاي اتمي وكشتارجمعي رژيم بوده است اما اكنون خطر روزافزون مداخلات رژيم ملايان درعراق صد بار از خطر اتم ياين رژيم بيشتر است. رژيم ايران با اعزام عوامل ساخته شده در قم و تهران به عراق براي صدور بنيادگرايي تلاش ميكند و زنان از اولين قربانيان پيشروي بنيادگرايي در عراق هستند.  زنان عراق ٤٥ سال پيش با تصويب يك قانون خانواده، تحت عنوان قانون احوال شخصيازحقوقي برخوردار شدند.   ازجمله منع طلاقهاي خودسرانه توسط مردان، حق سرپرستي كودكان براي مادران طلاق گرفته، دشوار كردن چند همسري، حقوق مساوي در وراثت.  اما بنيادگرايان براي لغو اين قانون تلاش زيادي به عمل آوردند. عوامل رژيم آخوندي در مناطق جنوبي عراق به شيو ه هاي مختلف زنان را تحت فشار قرار ميدهند.   

در دانشگاه بصره زنان را وادار به ترك تحصيل ميكنند. فشارها به حدي استكه در بغداد زنان عليه ناامني و خشونت و مشخصاً اهانتها و تحميلات عوامل ملايان دست به تظاهرات اعتراضي زدند 
.

خلاصه كنيم: امروز عراق دركانون تحولات نوين منطقه يي و بين المللي قرارگرفته و هدف مشخص تعرض بنيادگرايي است. به همين دليل چاره جويي دربرابرآنهم، يك مسأله جهاني است. از آن جا كه زنان اولين قربانيان بنيادگرايان هستند فعالان جنبش برابري در اين زمينه مسئوليت خاصي دارند به خصوص كه پيوندخوردن جنبش برابري با مبرمترين مسايل سياسي و بين المللي يك ضرورت شناخته شده است.

0 comments:

ارسال یک نظر